اولین فاطمیه...
این روزها "مادر" برایمان مفهوم دیگری داشت...
این روزها خواستم آقاسید کوچک مادر تبرک این "سیاه پوشیهای سپید" را تجربه کند...
میخواهم بداند "عزادار مادر بودن" یعنی چه؟؟
کاش محبتشان "دوطرفه" باشد...
کاش روزی خوب بفهمد "غم کوچه را... و چادر خاکی مادر را..."
کاش غبار روبی را خوب یاد بگیرد...
پسرکم!
مسیحا نفسم! برای "رنگ او شدنت" هم کمر بسته ام... هم دعا...
اینم عکس چهار ماهگی عسلکم که خونه پدرجون ازش گرفتیم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی