دلبندمون سیدمسیحا جوندلبندمون سیدمسیحا جون، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره
دلبندمون سیدمحمد جوندلبندمون سیدمحمد جون، تا این لحظه: 6 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره
باباجونباباجون، تا این لحظه: 43 سال و 5 ماه و 7 روز سن داره
مامان جونمامان جون، تا این لحظه: 38 سال و 4 ماه و 6 روز سن داره
وبلاگ مسیحا نفسوبلاگ مسیحا نفس، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 21 روز سن داره

مسیحا نفس

پسر که داشته باشی غم نداری

به شیرینی زندگی ام...

1394/1/3 2:34
نویسنده : انسی
414 بازدید
اشتراک گذاری

این روزها آنقدر شیرین شده ای که روزی دهها بار دهانم را مزمزه میکنم تا مبادا حقیقت بودنت را با رؤیای دیدنت اشتباه بگیرم

تا دیروز ِ نبودنت، خواب بودم

و بعد آمدنت، هر روز که میگذرد تازه احساس میکنم کم کمک دارم بیدار میشوم

 و هیچگاه اشتباهی نیست ... مادر شدن را می گویم.

یک شبه آنقدر بزرگ میشوی و از همه بهانه جویی های کودکانه فاصله میگیری

چقدر راه آمده ام...

آنوقت میشنوی: " ره صد ساله را یک شبه نمیتوان طی کرد؟!"

و این اشتباهی ست..

با آمدنت دوران کودکانه ام تمام تر  شد

حالا کمی مادر شدن مادرم را میفهمم

مسیحا نفسم! نفسهایم بند است، بند بودنت 

پس برای وجودت بی نهایت سپاس

 

 

 

پسندها (2)

نظرات (1)

مامانی علی(زینب)
3 فروردین 94 5:14
واقعا که چه زیبا نوشتی.مادر کلمه ای که هنوز باورش برام مشکله.یعنی من مادرم؟خدا یا شکرت
انسی
پاسخ
برا منم خیلی سخت بود باور مادر شدن کاش لایق این اسم پربار باشیم..
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مسیحا نفس می باشد