قصه... بوسه... لالایی
قصه... بوسه... لالایی پسرک نازم:
امشب می خوام از قصه ها و لالایی های مامان بنویسم...
قصه هایی که با دقت گوش میدی و گاهی قبل از عکس العمل مامان حدس میزنی و بقیه ی قصه رو با صدایی که یاد گرفتی تعریف میکنی... مامان هم مدام قربون صدقت میره، خوشمزه ی مامانش!!!!...
"قصه های مامان و بابا و نی نی" و "صدای حیوونا"
"قصه های من درآوردی مامان" از کتاب زبان که عزیزجون داده بمامان که خییییلی هم دوسش داری،
"گزارش کارها و حرفهایی که شازده کوچولوی من تا اون لحظه بلده، مامان در قالب "یکی بود یکی نبود" واست تعریف میکنه.
حالا از قصه ها و کتاب قصه هات مفصل میگم برات...
ولی الآن موقع لالایی و خوابه... و امّا...
"خوابهای تو نازنینم"
از نوزادی تا ده ماهگی
عکس نوزادی (5روزگی)
سه تا لالایی رو بیشتر از بقیه برات میخونم :
یک ماهگی
دو ماهگی
اوّلیش:
لالا لالايي مهتاب مي تابه مي خوابه ماهي گهواره اش آبه
باز کرم شب تاب امشب بيداره مي تابه تا صبح مثل ستاره
لالا لالايي مادر مي خونه تا من بخوابم بيدار مي مونه
لالا لالايي با نام گلها ياس و شقايق نسرين و مينا
مرغ شباهنگ مي خونه کوکو پر ميشه خونه از عطر شب بو
سه ماهگی
چهار ماهگی
دوّمیش:(موقعی که خیلی نی نی بودی این یکی رو میذاشتم و باهاش میخوندم ولی الآن فقط مامان میخونتش)
گنجشک لالا سنجاب لالا آمد دوباره مهتاب لالا
لالالالائی...
گل زود خوابید مثل همیشه قورباغه ساکت خوابیده بیشه
لالالالائی...
جنگل لالالا برکه لالالا شب بر همه خوش تا صبح فردا
لالالالائی...
پنج ماهگی
شش ماهگی
و
شش و نیم ماهگی
سوّمیش:
لاى لالايى گل لالا مهتاب اومده بالا موقع خوابه حالا
لاى لالايى گل نى نى خواباى خوب ببينى روى ابرا بشينى
مامان خوبت پيشت مى مونه قصه مى خونه دونه به دونه
هفت ماهگی
هشت ماهگی
باقیش بنا به مناسبتها فرف میکنه گاهی هم فقط به آواز خوندن میگذره،که حسابی کیف میکنی
(کلا گلپسر مامان خیلی گوش میده و علاقه به شنیدنی ها داره)
البته باید بگم گاهی هم واست قرآن میذارم، نی نی تر که بودی بیشتر بود،
گاهی هم دعای عهد رو برا آقا سیدم می خونم و آروم میخوابه...
نه ماهگی
و
ده ماهگی
همیشه با آرامش بخوابی و خوابای قشنگ ببینی
شیرینی لحظه هام!
