هر ماه یک کتاب
حالا که حرف از کتاب شد، بذار مقوله ی شیرین کتاب قصه هاتو به اینجا برسونم که:
راستیتش یه روزی همون اولا...
مامان تصمیم گرفت به ازای هر ماه که از تولد نازنین پسرش میگذره، براش یه کتاب هدیه بخره
که الحمدلله تا یه جاهایی محقق شده،
بعد کتاب قشنگ شازده کوچولو پک "تاتی کوچولوها" رو هم برا شازده کوچولوی خودمون خریدیم.
و هر روز که میگذره بیشتر دوسشون داری و بدون اینکه پاره کنی به سبک خودت ورق میزنی و میخونی،
اگه هم نتونی ورق بزنی به مامان میگی:"ماما... باز...باز..."
گاهی هم که مامان تو آشپزخونه یا جلوی آینه کارش یه خرده بیشتر طول میکشه، شعراشو برات میخونه:
تاتی کوچولو دوست منه ... هر روز به من زنگ میزنه...
"این تاتی بی دندون... میگه منو نخندون.. میخام برم تو قندون...
(و الّا مدام میگی:"مامان بغ، مامان بغ"(یعنی بغل)*
*(البته ردیف کردن دایره المعارف مسیحا نفس مامان، باشه برا یه روز دیگه...حسابی مفصله)
اینم معرفی یه سری از کتابای "تاتی کوچولوها"
که ترجمه ی شاعر نام آشنای بچه ها "ناصر کشاورز"
که برا دوستای خوب خودم میذارم
باید بگم برا نی نی های زیر 4 سال خیلی جذاب و آموزنده ست: